می شود بازآسمان را پر از کبوتر سفید کرد
به اعتبار چشم هایت .
به اعتبار لبهایت .
می توان تمام حوضها را از ستاره پر کرد
به اعتبار تن نقره پوش پولک هایت .
می توان به تمام ماهیان جهان خنده را آموخت
به اعتبار حرفهایت .
می توان در انتهای این زمستان سرد
خورشید را نظاره کرد
به اعتبار رنگین کمان چشم هایت .
بعضی ها بودنشان آرامش مطلقه
چرا راه دوری برویم .
چرا از دیوار وسنگ و کوه مثالی بزنیم
مثل همین خرمالوی رسیده کنج حیات .
بعضی ملسند و دلچسب
وقتی نگاشون میکنی دلت غنج میره
از هرلحظه بودنشون لذت می بری
مثل عطر بهارنارنج .
وقتی تو سرت بپیچه محال که دیونه نشی
دوست داری عطر حضورشون رو
تا همیشه ی قیامت.
تو ریه هات تو سینه ات ذخیره کنی
برای روزهای بی هم نفسی
بعضی آدمها لبخندهاشون هم جوری دیگه ای
اصلا صدای پاشون .
ضربان قلبشون.
اونها یه دنیا آرامش رو به رگ و ریشه ات تزریق میکنن
بعضی ها ساد بودنشون هم زیباست .
دلم گرفته.
مثل پنجره ای غبار گرفته
که روبه هیچ کوچه ای
باز نمیشود.
دلم گرفته .
ازجای خالی دستانت
بر بندبند بدنم.
که درد می کند
دلم گرفته.
مثل همین عصرهای پاییزی
بی حضور تو.
که به تمام فصلها رسوخ
میکند.
دلم گرفته.
روی دست خودم هم
مانده ام مثل تکه دستمالی شده ام
که به شاخه ی درختی گیر کرده باشد.
چگونه خیال باریدن کنم
وقتی تنها میراث بر جا مانده
از تو .
همین بغضی است
که هی لگد لگد میزند
براین گلوی درد کشیده ام
که از تو در من
به یادگار مانده است.
دلم گرفته از - تو-.!!!
با مشت کوفتن بر دهان بسته ی پسته های غمگین .
و هزاران زخم بر تن نحیف هنداونه .
کوتاه نمیشود شب بلند - یلدا -
بی گمان کوتاه میکند
لبخندهای بلند و شیرین با هم بودنمان
زلفهای پریشان این عجوزه دختر پاییز را .
یلداتون مبارک دوستان خوب .
شب دلدادگی -یلدا- کوتاه است
آن شب را به تاخت - عاشقی- کنید
تو ,اعتبار ,شب ,توان ,هم ,کردبه ,می توان ,کردبه اعتبار ,چشم هایت ,هایت می ,از تو
درباره این سایت